اگر بخواهیم به اقتصاد، سیاست، علم، دانشگاه، صنعت و خیلی از گزارههایمان نگاهی بیندازیم ما در حال بازی کردن در زمین خودمان و با قواعد دشمن هستیم. این که میفرماید در ماه مبارک رمضان که از این سه میلیون و هفتصد هزار دانشجو دو میلیون نفر آن دانشجوی علوم انسانی است، شما که اینقدرعلم انسانی تولید نکردید، شما که استاد مناسب علوم انسانی ندارید، چه اصراری دارید که علوم انسانی را بسط بدهید، معنایش این است که سر کلاسهای ما و در دانشگاههای ما، علوم انسانی غرب تدریس میشود. یعنی ما در زمین خودمان و با دست خودمان خرج میکنیم که داروینیسم حاکم شود. اندیشه 120 سال گذشته داروین در روند تکامل تدریجی امروز مبنا شده است. یعنی داروینیسم اجتماعی، داروینیسم اخلاقی و ... مبنا شده است. اگر کسی در ایالات متحده مخالف داروین حرف بزند اخراجش میکنند. همین الآن در جشنواره فیلم فجر جمهوری اسلامی در بخش مسابقه فیلمهای خارجی فیلمی از آمریکا در مسابقه شرکت کرده است که مستند است و نشان میدهد که در طول 5 سال گذشته، اساتید آمریکایی که انتقاد کردند از داروینیسم و از تمام دانشگاههای آمریکا اخراج شدند. این فیلم ساخته شده و در آمریکا سیزدهمین فیلم پرفروش مستند شده است. خیلی فیلم عبرتانگیزی است. کوچکترین انتقاد در دانشگاههای آمریکا به نظریه داروین استاد را از دانشگاههای بروکلین، استنفورد و ... بیرون کردند.
شما میدانید آموزش و پرورش ما اساس آن روی داروینیسم است؟ شما میدانید دانشگاههای ما براساس دارویسنیم جلو میرود؟ شما میدانید یک بندهخدایی بنام "مرحوم آیتالله مشکینی" اول انقلاب یک کتاب در رد نظریه داروین نوشت و دیگر هیچکس این راه را دنبال نکرد؟ شما میدانید ما داریم وزارت بهداشت خود را به گونهای رقم میزنیم که اساس آن دارویسنیم است؟ آن چیزی که شما در دبیرستان به نام علوم تجربی میخوانید آن پایهاش داروینیسم است. اگر داروین میگوید زرافه گردنش اینقدر کشیده شده است، چون میخواسته از بالای درختان چیزی را بخورد، گردنش در طول چند هزار سال کشیده شده است، وقتی با این وسایل کامپیوتری که میبینید بچهها بازی میکنند یا این کارتونها که در تلویزیون میبینید که مثلاً این فیل گوشش دراز شده است، بال دارد یا خرس پرواز میکند و یا دلفین از آب بیرون آمده است و زندگی میکند.
هنوز بچه مدرسه نرفته پدر و مادر برای او سی دی میخرد و تلویزیون جمهوری اسلامی از پول بیتالمال از برنامه کودک، داروینیسم را القا میکند. نه آن پدر و مادر مغرض هستند نه آن مدیر صدا و سیما و نه آن مدیر آموزش و پرورش، نه آن آدم وزارت بهداشت و نه آن آدم شورای انقلاب فرهنگی و وزارت علوم. مسئله سر این است که نمیداند انسان زمانی اغوا میشود که نداند کاری که انجام میدهد خوشایند دشمن است. نداند که بیتالمال مسلمین را هزینه میکند در راه مقاصد دشمن. پیچیدگی جنگ نرم یعنی این. یعنی اینکه پدر و مادر افتخار میکند که بچه خود را به رشته علوم تجربی بفرستد و افتخار میکند بهترین رشته که در کنکور قبول میشود پزشکی است. وقتی که از شما تلف شد، شدید پزشک، آمدید بیرون جلوی ساختمان پزشکان که میایستید جسد انسان را تکه تکه کردند. متخصص جراحی دندان، متخصص چشم، متخصص پوست و مو، متخصص ارتوپدی و استخوان، گوش و حلق و بینی؛ پس متخصص فطرت کو؟ متخصص روح کو؟ این قلب سلیمی که ابراهیم علیهالسلام در قرآن میفرماید که مرحوم شهید دستغیب عمر خود را روی این کار گذاشت، چرا این کارها دنبال نشده است، ما چرا قلب سلیم را دنبال نکردیم؟ فقط با دو کلمه بازی کردیم. "قلب" که برای آن یک بیمارستان قلب ساختیم و "سلیم" در عنوان
اینگونه با قرآن بازی کردن و شوخی کردن تبعات بدی دارد. آنجا میفرماید قلب سلیم، عمر خود را روی آن کتاب میگذارد و مینویسد هیچکس دنبال آن ادبیات را نمیگیرد. آن یکی در رد داروینیسم مطلب مینویسد هیچکس آن راه را دنبال نمیکند. اینها جنگ نرم است. جنگ نرم یعنی قدرت اقناع. شما 14 میلیون دانش آموز و دو میلیون معلم با کادر اداری را به دست تفکر داروین دادهاید. دهها هزار میلیارد تومان بودجه بیتالمال را دادید بچههای مردم در مدارس وارد میشوند و داروینسیم میشوند. وقتی شما ایمان به غیب را در طرف کشتید، مگردر ابتدای سوره بقره نداریم "یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلوة" آن اقامه صلوة مبتنی بر ایمان به غیب است. وقتی طرف داروینیسم شد، اصالت را به تکامل طبیعی داد، غیبگرا نبود و کاملاً نگاه طبیعی داشت این اقامه صلاة میکند؟ شما این به غیب را در او کشتید. وقتی میگوییم جنگ نرم مسئلهی ما دو آشوب در خیابان نیست. مسئلهی ما تقلب در انتخابات و مثل آن نیست .آن سر جای خودش است. اقناع باید صورت گیرد. هرکسی اعتراض دارد به انتخابات باید اقناع شود نه راه حل آن برخورد قضایی و نه برخورد انتظامی است. سیستم قضایی، امنیتی و انتظامی را نباید هزینه کرد. اهل فکر باید مردم را اقناع کنند. در عمل باید اقناع کنند. آنهایی که تریبون، قلم و کلام دارند باید با منطق اقناع کنند. سکوت مردمی که اعتراض دارند و یا سئوال دارند، معنای آن این نیست که قانع شدند.
جنگ نرم جنگ اقناع و ارضا است. حالا چرا اقناع و ارضا؟ چون اگر کسی حب و بغضش چیز دیگری باشد شما هربحثی درباره شک و یقین با او کنید فایده ندارد. پیاز یادتان است. قلب، شغاف، فؤاد، شغاف لایه دوم است. حب و بغض اگر در انسان طور دیگری بود و رفتید سراغ لایه چهارم و سعی کردید با او بحث شک و یقین کنید نمیپذیرد، حب و بغض او یک چیز دیگر است. حب و بغض با ارضا صورت میگیرد. اما شک و یقین با اقناع. پس خطرناکتر از همه تأثیر حب و بغض است نه تأثیر شک و یقین. تازه اقناعی که میگویند اینقدر دشوار است، از آن بدتر مفهوم حب و بغض است.
چطور ما حب و بغض خود
دوست عزیر اقدام نامتقارن یعنی در زمین خودمان با قواعد خودمان و در زمین دشمن هم با قواعد دشمن بازی کنیم. اگر پیروزی حزب الله لبنان به شما چسبید و خوشحال شدید، قلبتان شاد شد، به یک دلیل بود. حزبالله لبنان در زمین خودش و در زمین دشمن اسرائیلی با قواعد خودش جنگید و نه با قواعد دشمن. چرا جریان محمود عباس در کرانه باختری ذلیل است و چرا حماس عزیز است؟ چون حماس با قواعد خودش میجنگد هرقدر هم محاصره کنند، اما محمود عباس ذلیل است. اسرائیلیها آمدند سرزمینشان را گرفتند آمریکا و انگلیس سرزمین آنها را گرفتند بعد شکایت خود را به آمریکا و انگلیس میبرد، میخواهد آنها بیایند مشکلشان را حل کنند. این یعنی در زمین خودش دارد با قواعد دشمن بازی میکند که آمده خانهاش را گرفته است. این است که ابومازن ذلیل است. اگر کسی به دشمن که خانهات را تصرف کرده است تظلم برد معلوم است که ذلیل است. حزبالله لبنان عزیز است چون با قواعد خود دشمن را بیرون کرد از لبنان. حماس عزیز است. انسان ایرانی عزیز است چون با قواعد خودش لیبرالیسم و مارکسیسم را بیرون کرد.
گفتم که سر در وزارت امور خارجه ایران هنوز نوشته است نه شرقی نه غربی یعنی هنوز وزارت خارجه ما در سی سال پیش مانده است. صدا و سیمای ما هنوز در 30 سال پیش مانده است. برخی از یاران امام که در سمت چپ و راست امام بودند 30 سال بعد از انقلاب شدند هم شرقی و هم غربی. یکی از آنها حزبی زیر لوایش راه افتاد تحت عنوان حزب لیبرال دموکرات مسلمان. یعنی غربی بودن را پذیرفت. منظور ما از نه شرقی نه غربی یعنی نه غرب لیبرال و نه شرق مارکسیسم و سوسیالیسم. کسی آمد یک حزب سوسیال دموکرات مسلمان راه انداخت که یک روز مدعی بود که بیشترین همراهی را با امام داشته است و کسی که مدعی است بیشترین همراهی را با امام داشته است تحت پرچم و لوایش حزب لیبرال دموکرات مسلمان راه افتاد. معنی دو حزب کارگزاران سازندگی که حزب لیبرال دموکرات مسلمان بود و حزب اعتماد ملی که معاون سیاسی آن آمد مصاحبه کرد و گفت ما حزب سوسیال دموکرات مسلمان هستیم معنای آن چیست؟
بعضی میخواهند ما را ببرند به سمت ظلمات و عدهای میخواهند دست ما را بگیرند و ما را به سمت نور حرکت دهند. اگر کسی در زمین خودمان بخواهد با قواعد دشمن عمل کند برخلاف قرآن عمل کرده است. اگر کسی خواست در زمین خودمان با قواعد خودی و قرآن عمل کند، تازه اقدام متقارن مثبت است. ما میگوییم باید این ادبیات را در زمین دشمن بازی کنیم. ما باید برویم در آمریکا جمهوری اسلامی راه بیاندازیم. نه اینکه ایدئولوژی حاکم بر آمریکا بیاید در ایران تبدیل شود به ایدئولوژی رسمی احزابی که مدعی هستند بیشترین ارتباط و نزدیکی را با امام داشتند.
لذا طبقهای از یهود به نام "دیتو" درجایی بنام بنین در روی صندلیهایی به نام "بنک" مینشستند و ربا میدادند به تاجرهای مسیحی و آرامآرام وضعشان خوب شد و ساختمانی گرفتند به نام بانک، بنک شد بانک، شروع کردند ربا دادن. شما نگاه کنید که در جمهوری اسلامی بانکداری اسلامی راه افتاده است، معنی آن میدانید چیست؟ یعنی ربای اسلامی! این التقاطی فکر کردن است. آن کسی که فکر میکند حرف درستی میزند بداند که دارد در زمین خودمان با قواعد دشمن بازی میکند. این آن ادبیاتی است که باید در آن وارد شد.
پس یک، آن که در انتخابات اعتراض دارد اقناع باید شود. اگر سئوالی دارد. اگر هم نه، عناد دارد حساب کسی که عناد دارد جداست. ولی عمده مردمی که در این بخش هستند، اعتراض دارند، اعتراض آنها با اقناع و ارضا حل میشود. معاند نیستند. آن مردمی که در خیابان میآیند معاند نیستند آن گروه معاند یک درصد بسیار محدود و ناچیزی هستند که به حساب میآیند این اکثریتی که در آنها میبینید باید اقناع و ارضا باید بشوند. این هم کار اهل قلم، اهل فکر و اهل تریبون است. فشار نباید بیاید روی دستگاههای امنیتی و قضایی. هرکسی کار خودش را انجام دهد. اما محدود کردن مفهوم جنگ نرم به چارچوبی به نام وقایع انتخابات ظلم به مفهوم جنگ نرم و افق دوری که شخص رهبری دیدند و تبیین کردند است. این جنگ اگر بیشتر از دفاع مقدس طول نکشد کمتر طول نخواهد کشید. یعنی هرکسی میخواهد وارد این میدان شود خودش را باید برای 8 یا 16 سال و برای بیشتر آماده کند. توانمندی اقناع و ارضا. کسی که در این میدان تردید دارد، مجروح است. اگر تردیدش بالا بود و به حرف آنها گوش میداد و عمل میکرد این اسیر شده، از دست رفته است. اگر در فکر و رویهمان از روش دشمن استفاده کنیم روش مغموم دشمن باید با ما برخورد شود. من اینجا نشستم اگر حرفی زدم که این مطلب رویه دشمن بود و مسئله آن فساد بود نه اصلاح باید با من برخورد شود. وقتی میگوییم مطالبه عدالت یعنی اینها. چرا یک پلیس خطایی میکند یقهی او را میگیریم. دستگاه امنیتی و قضایی یک خطا میکند با آن برخورد میشود. اما هیچوقت در حوزه علم نباید با کسی برخورد کرد؟
رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی 5 سال رئیس فرهنگستان است و 19 سال در این فرهنگستان عضو است، یک مصاحبهی یک صفحهای کرده بود با یکی از این خبرگزاریها که برای من خیلی حیرت انگیز بود. ایشان گفته بود که میخواست کار علمی کند در فرهنگستان علوم بعد گفتند برو میزها و صندلیها را بشمارید. مسخره کرده بودند. 31 سال است حکومت اسلامی به وجود آمده که آرزوی ائمه و انبیا بود، امروز در کردستان و سیستان و بلوچستان ما داریم شهید میدهیم که شما آرام بنشینید علم تولید کنید، 19 سال عضو فرهگستان علوم هستید به شما گفتند صندلیها را بشمار؟ کی گفت؟ مگر تو بزرگ علمی کشور نیستی؟ اگر قرار است اندازه مؤسسه فرهنگی کنار یک مسجد فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی کارکرد داشته باشد دیگر چه کاری است که رئیس آن را رئیسجمهور انتخاب کند؟ شورای عالی انقلاب فرهنگی انتخاب کند؟ آنجایی که از خدا طلب استغفار میکنم برای اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی شامل حال شخص شما میشود. شما که نتوانستید پاسخ داروینیسم را بدهید. امروز اگر در آمریکا کسی داروین را نقد کند از آن دانشگاه اخراجش میکنند. اما شما بی سر و صدا نشستید و از بیتالمال مسلمین استفاده کردید و ارتزاق کردید و اجازه دادید که داروینیسم تا فیهاخالدون سیستم آموزشی و تربیتی جامعه ما نفوذ پیدا کند. حالا آمدید بعد از 19 سال اینکه علم تولید نکردید، لحن رهبر مملکت درباره تولید علم را به سخره گرفتید.
اگر میخواهید بدانید چه کسانی در جنگ نرم باختند همین آدمی که مصاحبه کرده است را ببینید 19 سال در زمین خودمان با قواعد دشمن عمل میکرده است. "کانت" درس دادن که هنر نیست. اگر توانستی کانت جامعه خودت باشی هنر است. آنجایی که بعضی گیر کردند در حوزه علمیه و هنوز گیر منطق ارسطویی هستند و بعضی در دانشگاه گیر کردند در هگل و کانت معلوم است جامعه باید با پلیس خود در این قضایا برخورد کند. با دستگاه قضایی یا با دستگاه امنیتی. چون شخص عالم حوزه علمیه و استاد دانشگاه به وظیفه خود عمل نکرده است.
ذهن و قلب مردم ما را تولید فکری و اقناعی و ارضایی خوب نداشتیم دیگری نشسته است هزارتا هزارتا فیلم سینمایی و سریال برای ما میسازد یا در سه دسته کتاب مینویسد، علم تولید میکند بعد شما بعد از 70سال سن، حرمتی که حکومت برای شما گذاشته است و 19 سال عضو فرهنگستان علوم مملکت هستید و 5 سال رئیس آن فرهنگستان هستید باید بنشینی در دانشگاه تهران که بله آب میوه تولید میکنند علم هم تولید میکنند! عدم اقناع در جامعه امروز بخشی از آن گردن شماست. این که حکومت بعد از 30 سال مهمترین حزبهایی که در آن به وجود میآید یکی از آنها میشود حزب لیبرال دموکرات میگوید باید ذوب شویم در سیاست جهانی و فرهنگ لیبرالی و یک گروه دیگر میگوید باید ذوب شویم در اندیشههای مارکسیستی آقای "هابر ماکس" در اندیشه سوسیالیستی، تقصیر آن گردن شماست که در فرهنگستان علوم، علم جدید تولید نکردید. اگر مطالبه عدالت است فقط یقه کسی که برج میسازد را نمیگیرند، اگرمطالبه عدالت است فقط گردن آن کسی که در کهریزک خلاف کرده است را نمیگیرند، باید یقه شما را گرفت.
جنگ نرم جنگ علمی است، جنگ نظریهها است، جنگ مفاهیم است، جنگ حب و بغض است. شما چه کار کردید در تولید مهمات این جنگ، مهمات این جنگ فکر، علم، اندیشه و اعتقاد است. قضاوتی که الآن اینجا نشستیم مبادا پشت سر نسل شما صورت بگیرد. نسل قبلی افتخارش این بود که یک وجب این مملکت دست دشمن نماند و مدلی را یاد داد که حزبالله لبنان و حماس شد و توانست با مدل حسین فهمیده که برگرفته از مدل عاشورای امام حسین علیهالسلام بود سرزمین خودشان را نجات بدهند. اما نسل شما نباید نوستالژی دفاع مقدس را داشته باشد. دفاع مقدس شما چیز دیگری است. دفاع مقدس این نسل قدرت تصرف قلبها و ذهنهاست. چگونه میتوانید باورهایی که را که در ذهن افراد نقش بسته است و تبدیل به بتون آرمه شده است را بتواند متلاشی و پودر کنید، شک نکنید بعضی جاها مولوی اشتباه داشته است، تردید نکنید. گذشتگان ما، بزرگان ما هستند، احترام به آنها میگذاریم اما سئوال برای امروز مطرح است و سئوال امروزی را باید جواب امروزی داد.
در قضیه داروینیسم دیدید، باورتان این است که رشتهتان خوب است، علوم تجربی خواندید و کنکور دادید و مادرتان گوشی را برداشته تماس گرفته و گفته آقای دکتر از کنکور برمیگردد. از همین اول میگوید آقای دکتر. اما خود آنهایی که پزشک هستند، نمیدانند که دارند در داروینیسم قطعهای از این بعد فیزیکی و مادی بشر را مطالعه میکنند. این دندان انسان را که مینایی دارد، عصب دارد و ریشه ای دارد این مهم است که انسان 6 سال وقت خود را بگذارد، فطرت انسان نیاز ندارد رشته علمی برای آن داشته باشیم؟
کار خیلی دشوارتر از این حرفهاست. مقام معظم رهبری یک روز فرمود جنبش نرمافزاری و نهضت تولید علم، یکروز فرمود مهندسی فرهنگی، یکروز فرمود تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، تهدید نرم، یک روز فرمود که کرسیهای نظریهپردازی و آزاداندیشی، امروز میفرمایند جنگ نرم، همه اینها یک کلمه است و یک مفهوم یعنی بر مدیریت حب و بغض و شک و یقین افراد دلالت دارد.
بله! در این مسیر رسانهها، فیلمهای سینمایی و خطابه مؤثر است. اما آیا ائمه و انبیای ما فقط با گفتن عمل میکردند و یا سیرهی آنها هم همین بود. بسیاری از دانشمندان و دانشگاهیان و حوزویان ما آنچه که در این انتخابات از آنها صورت گرفت موجب شد که هرچه نوشته بودند و گفته بودند کنار گذاشته شود. امام معصوم علیهالسلام دعوت میکند مردم را به "غیر السنتکم"، به غیر زبان. مردم را دعوت کنید به عمل و سیره تان، ممکن است ما هزاران جلد کتاب بنویسیم مادامی که دانشجوی ما و مردم در کف جامعه نگاه میکنند که ما عملی جدا از آنکه گفتیم انجام میدهیم از ما نمیپذیرند، الآن اگر این برق قطع شود شما قضاوت میکنید درباره وزارت نیرو واداره برق، اگر یک آدم فکری، آدمی که باید به مردم بگوید راه حق این است نه این، به مردم فرقان بدهد، اگر نتوانست سربزنگاه راهنمایی کند، آدم دانشگاهی و حوزوی و آدم هنرمند و روزنامهنگار به وظیفه خود در بزنگاه عمل نکرده است.
این پیشدرآمد جنگ نرم بود. جنگ نرم ملاحظات و ابعاد پیچیدهای دارد. نکات و چهارچوبهایی دارد، اینکه چطور باید حب و بغض را رقم زد، روش دارد. اینکه چطور باید شک و یقین را رقم زد، روش دارد. بماند برای وقتی دیگر. در این بحث مقدماتی درددلی که با دوستان داشتیم این نکته بود که ما در اختلافات داخلی به تعبیر قرآن فشل میشویم، هر دوستی در هر جناح سیاسی که هست بایستی بداند با در زمین خودمان دارد بازی میکند یا در زمین دشمن. اگر در زمین خودمان است باید قواعد خودمان بازی میکند یا با قواعد دشمن. اگر نمیداند که در زمین خودمان با قواعد دشمن بازی می کند بداند که ذلت برای آن رقم خورده است، آنطور که حضرت امیرالمؤمنین در خطبه 27 نهجالبلاغه به ضرس قاطع این نکته را میفرماید که ذلیل و خوار نشد مگر مردمی که در خانه خود با دشمن جنگید. اینجا بدون اینکه بدانیم، کولی مجانی به دشمن میدهیم. متقاعد شدیم که اغوا شویم و هرچه آنها گفتند انجام دهیم.
نکتهای که مدنظرم بود تضمین این نکته است که ولایتپذیری یک مقوله فکری است و هیچ انسانی در زندگی نیست که ولایت ندارد، همه ما از لحظه به دنیا آمدنمان تا لحظه مردنمان ولایت کسانی یا چیزهایی بر ما مستولی شده است. خوش به حال کسی که میداند قلبش برای چه کسی میتپد و میداند که صندوق میوه حب درونش را خالی میکند بیرون، مجدداً میوههای سالم حب را در درون خودش میچیند و گندیدهها و نخالههای آن را دور میریزد. خوش به حال چنین کسی.
چنین کسی تولی و تبری خود را اصلاح کرده است. در غیر اینصورت نمازش، قیامش، حج و جهاد و خمس و زکاتش محل اشکال است. بدون تردید. پیشنیاز صلاة و صیام مناسب، حضور قلب است. من چرا نمیتوانم سر نماز حضور قلب داشته باشم. چون قلب من مملو از حب و بغضهای نامناسب است.
منبع قسمت چهارم: http://www.rajanews.com/detail.asp?id=44421